I. ارز ترجیحی و ارز نیمایی چالش نرخهای چندگانه: نظام اقتصادی ایران با پدیدهای پیچیده یعنی وجود همزمان چندین نرخ ارز دست و پنجه نرم میکند. نرخهایی نظیر ارز ترجیحی، ارز نیمایی (یا جانشین آن در بازار تجاری)، و ارز بازار آزاد، هر یک با منطق و کاربرد خاص خود، در کنار یکدیگر وجود دارند. این سیستم چند نرخی، پاسخی به فشارهای اقتصادی ویژه و اهداف سیاستی مشخص، از جمله مدیریت ذخایر ارزی، کنترل تورم برای کالاهای حیاتی و مقابله با تحریمها بوده است. با این حال، این تعدد نرخها، پیچیدگی قابل توجهی را برای فعالان اقتصادی ایجاد میکند.
ب. هدف و دامنه گزارش ارز ترجیحی و ارز نیمایی: این گزارش با هدف تعریف، تحلیل و مقایسه دو نرخ کلیدی یعنی ارز ترجیحی و ارز نیمایی (و تحولات اخیر آن به سمت بازار ارز تجاری ایران یا تالار حواله مرکز مبادله ایران) تهیه شده است. در این تحلیل، اهداف، سازوکارها، کاربران هدف، سطوح نرخ و وضعیت فعلی هر یک در چارچوب کلی مدیریت ارزی کشور تشریح خواهد شد. همچنین، نرخ ارز بازار آزاد به عنوان یک نقطه مرجع کلیدی مورد توجه قرار خواهد گرفت.
ماندگاری نظام چند نرخی، علیرغم معایب شناختهشدهای مانند رانتجویی و پیچیدگی، نشاندهنده تلاش مستمر سیاستگذاران برای ایجاد توازن میان اولویتهای اقتصادی متضاد (مانند کنترل تورم در مقابل کارایی بازار، یا مدیریت ذخایر در مقابل تسهیل تجارت) تحت شرایط دشوار (تحریمها، محدودیت منابع ارزی) است. شواهد موجود حاکی از آن است که سیاستگذاران، منافع ادراکشده از مداخلات هدفمند (حتی با وجود نواقص) را بر هزینههای یکسانسازی نرخ ارز و حرکت به سمت نرخ تعیینشده توسط بازار ترجیح میدهند، که احتمالاً ناشی از فشارهای شدید خارجی و محدودیتهای داخلی (تورم، نگرانیهای رفاه اجتماعی) است. این سیستم، واکنشی پیچیده و شاید نه بهینه، به یک محیط اقتصادی چالشبرانگیز است.
II. ارز ترجیحی: ابزاری برای یارانه به کالاهای اساسی
الف. تعریف و هدف اصلی: ارز ترجیحی، نرخ ارزی است که به شدت توسط دولت یارانه دریافت میکند و به طور خاص برای واردات گروه مشخصی از کالاهای اساسی تخصیص مییابد. هدف اولیه و اصلی این سیاست، محافظت از مصرفکنندگان در برابر تأثیر کامل کاهش ارزش پول ملی بر قیمت کالاهای ضروری مانند مواد غذایی و دارو است. از این طریق، دولت تلاش میکند تا تورم را برای این اقلام خاص کنترل کرده و از اقشار آسیبپذیر جامعه حمایت کند.
ب. سیر تاریخی: از ۴۲۰۰ تومان تا نرخهای کنونی:
ج. سازوکار تخصیص: تخصیص ارز ترجیحی فرآیندی غیربازاری و کاملاً تحت کنترل دولت است. بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران این ارز یارانهای را مستقیماً به واردکنندگان واجد شرایط، بر اساس مجوزهای واردات تأیید شده و سهمیههای تعیینشده برای کالاهای خاص، اختصاص میدهد. منبع اصلی این ارز، ذخایر ارزی دولت است که عمدتاً از درآمدهای حاصل از صادرات نفت و گاز تأمین میشود.
د. دامنه کاربرد (فعلی): در حال حاضر، نرخ ۲۸,۵۰۰ تومانی (و بالقوه نرخ ۳۸,۵۰۰ تومانی در آینده) عمدتاً به دارو، تجهیزات پزشکی حیاتی و مواد اولیه و کالاهای اساسی کشاورزی و غذایی تعلق میگیرد، همانطور که در منابع ذکر شده است. این نرخ به هیچ عنوان شامل کالاهای غیرضروری یا لوکس نمیشود.
ه. ارز ترجیحی و ارز نیمایی و تأثیرات اقتصادی و چالشها:
تحول از نرخ ۴۲۰۰ تومانی به نرخهای ۲۸,۵۰۰ و ۳۸,۵۰۰ تومانی، همراه با کوچک شدن فهرست کالاهای مشمول، نشاندهنده یک عقبنشینی تدریجی و ناگزیر از سیاست یارانهای گسترده به سمت رویکردی هدفمندتر (هرچند همچنان دارای اثرات اخلالگر) است. این تغییر مسیر، بازتابی از هزینههای مالی و اقتصادی غیرقابل تحمل سیاست اولیه است که سیاستگذاران را، علیرغم حساسیت سیاسی حذف یارانهها، مجبور به تعدیلهای عملگرایانه کرده است. این تعدیلها تلاشی برای کاهش بار مالی و شاید کاهش برخی از فاحشترین اشکال سوءاستفاده بوده، هرچند مشکلات بنیادین نظام چند نرخی همچنان پابرجا مانده است.
III. ارز نیمایی و بازار در حال تحول برای تجارت
الف. تعریف و هدف اصلی: ارز نیمایی به نرخ ارز تعیینشده در چارچوب سامانه نیما (نظام یکپارچه معاملات ارزی) اطلاق میشود. این سامانه توسط بانک مرکزی در سال ۱۳۹۷ (به طور رسمی از اردیبهشت ۱۳۹۷ / می ۲۰۱۸، پس از دوره آزمایشی از بهمن ۱۳۹۶ / فوریه ۲۰۱۸) راهاندازی شد. هدف اصلی آن ایجاد یک پلتفرم تنظیمشده، شفاف و نیمهبازاری برای تأمین ارز مورد نیاز واردات تجاری قانونی و همچنین کانالیزه کردن درآمدهای ارزی حاصل از صادرات غیرنفتی بود. این سامانه با نرخی عمل میکرد که معمولاً بین نرخ ترجیحی و نرخ بازار آزاد قرار داشت. هدف نیما کاهش وابستگی به بازار پرنوسان آزاد برای تأمین مالی تجارت و جلوگیری از فرار سرمایه مرتبط با معاملات غیرشفاف بود.
ب. سامانه نیما: چارچوب عملیاتی:
ج. گذار به پلتفرمهای جدید: شفافسازی ساختار فعلی:
د. تعیین نرخ: نرخ نیما (و احتمالاً نرخ جانشین آن) بر اساس پویایی عرضه و تقاضا درون سیستم تنظیمشده تعیین میشود/میشد که تحت تأثیر سیاستهای بانک مرکزی و عرضه اجباری درآمدهای صادراتی قرار دارد. این نرخ عموماً بالاتر از نرخ ترجیحی اما پایینتر از نرخ بازار آزاد است. بانک مرکزی از طریق مدیریت عرضه و تقاضا در سامانه بر نرخ تأثیر میگذارد.
ه. دامنه کاربرد: این نرخ برای انواع معاملات تجاری از جمله واردات کالاهای غیر اساسی، مواد اولیه، ماشینآلات، کالاهای واسطهای و بازگرداندن درآمدهای صادراتی غیرنفتی کاربرد دارد. مثالهایی از این کالاها شامل ماشینآلات صنعتی، قطعات الکترونیکی و وسایل نقلیه است. لازم به ذکر است که برخی کالاهای لوکس یا فاقد اولویت ممکن است از دریافت این نرخ مستثنی باشند یا با محدودیتهایی مواجه شوند.
ایجاد و تحول/جایگزینی بعدی سامانه نیما، نشاندهنده تلاشی برای رسمیسازی و کنترل بخش قابل توجهی از بازار ارز است که خارج از طرح یارانه مستقیم قرار میگیرد. این اقدام، ضمن اذعان به غیرعملی بودن هدایت تمام تجارت از طریق نرخ به شدت یارانهای، همچنان از آزادسازی کامل به سمت نرخ بازار آزاد امتناع میورزد. نرخ نیما (یا جانشین آن) به عنوان راهکاری برای مدیریت تجارت غیرضروری با نرخی واقعبینانهتر اما همچنان تحت کنترل طراحی شد. هدف آن ایجاد شفافیت و کنترل بود. جایگزینی اخیر آن با «بازار ارز تجاری ایران» یا «تالار حواله» میتواند نشاندهنده اصلاح یا بازسازی این بازار تجاری کنترلشده باشد، شاید برای بهبود کارایی یا رفع کاستیهای نیما. کل این مسیر، ترجیح سیاستگذار به تقسیمبندی مدیریتشده بازار ارز به جای یکسانسازی را نشان میدهد، در تلاشی برای ایجاد توازن میان کنترل، ثبات و نیازهای تجاری.
IV. تحلیل مقایسهای: نرخهای ترجیحی در مقابل نیما/بازار تجاری
الف. هدف و کاربرد:
ب. سطوح نرخ ارز:
ج. منبع و سازوکار تخصیص ارز ترجیحی و ارز نیمایی:
د. کاربران/ذینفعان هدف:
ه. وضعیت و ارتباط فعلی ارز ترجیحی و ارز نیمایی:
جدول خلاصه مقایسه نرخ ارز ترجیحی و ارز نیمایی/بازار تجاری
ویژگی | نرخ ترجیحی | نرخ نیما/بازار تجاری |
هدف اصلی | یارانه به کالاهای اساسی، کنترل تورم خاص | تسهیل تجارت (غیر اساسی)، کانالیزه کردن ارز صادراتی |
سطح نرخ (نسبت به آزاد) | بسیار پایینتر، ثابت/دستوری | میانی (بین ترجیحی و آزاد)، مدیریتشده |
تعیین نرخ | تصمیم دولت/بانک مرکزی | عرضه و تقاضای مدیریتشده در سامانه رسمی |
منبع ارز | ذخایر دولتی (نفت/گاز) | درآمدهای صادرات غیرنفتی، مداخله احتمالی بانک مرکزی |
سازوکار تخصیص | تخصیص مستقیم دولتی بر اساس سهمیه/مجوز | تطبیق عرضه/تقاضا در پلتفرم با واسطهگری |
کالاها/معاملات مشمول | کالاهای اساسی حیاتی (غذا، دارو،...) | واردات غیر اساسی، مواد اولیه، ماشینآلات، ارز صادراتی |
کاربران اصلی | واردکنندگان کالاهای اساسی خاص | تجار، واردکنندگان عمومی، صادرکنندگان غیرنفتی |
وضعیت فعلی | فعال اما محدود و با نرخ افزایشیافته (۲۸۵۰۰/۳۸۵۰۰) | سامانه نیما جایگزین شده؛ بازار تجاری/تالار حواله فعال |
V. چارچوب نظام چند نرخی ارز ایران
الف. مروری بر نرخهای همزیست ارز ترجیحی و ارز نیمایی: همانطور که اشاره شد، ایران یک سیستم پیچیده را اداره میکند که در آن چندین نرخ ارز به طور همزمان وجود دارند. نرخهای اصلی عبارتند از:
ب. عوامل محرک نظام چند نرخی ارز ترجیحی و ارز نیمایی: دلایل پایداری این سیستم عبارتند از:
ج. پیامدهای سیستمی ارز ترجیحی و ارز نیمایی: تأثیرات منفی گستردهتر این نظام عبارتند از:
د. نرخ بازار آزاد به عنوان معیار: علیرغم عدم تأیید رسمی برای اکثر مبادلات تجاری، نرخ بازار آزاد (که از منابعی مانند قابل دسترسی است) به عنوان یک معیار حیاتی و واقعبینانه عمل میکند که منعکسکننده فشارهای اقتصادی و انتظارات بازار است. شکاف بین نرخهای رسمی و نرخ بازار آزاد، شاخص کلیدی فشار بازار و میزان اخلال/یارانه است.
نظام چند نرخی، با وجود هدف اعلامشده برای ایجاد ثبات و حمایت هدفمند، به طور متناقضی به بیثباتی و ناکارآمدی اقتصادی بلندمدت دامن میزند. نیاز دائمی به مدیریت شکاف بین نرخها، مبارزه با آربیتراژ و تعدیل سیاستها، چرخهای از مداخله و اخلال ایجاد میکند که مانع رشد پایدار و توسعه بازار میشود. این سیستم، به جای اینکه ابزاری برای سلامت اقتصادی بلندمدت باشد، بیشتر به ابزاری برای مدیریت بحران کوتاهمدت تبدیل شده است. این چرخه مداخله -> اخلال -> واکنش -> عدم اطمینان، مانع از یافتن تعادل پایدار در بازار شده و برنامهریزی و سرمایهگذاری بلندمدت را مختل میکند، و در نتیجه هدف اولیه ثبات را در معنای وسیعتر اقتصادی تضعیف مینماید.
VI. نتیجهگیری
الف. خلاصه تفاوتهای کلیدی ارز ترجیحی و ارز نیمایی: تحلیل حاضر نشان داد که نرخ ارز ترجیحی و نرخ نیما/بازار تجاری در ایران اساساً از نظر هدف (یارانه مستقیم به مصرفکننده نهایی کالای اساسی در برابر تسهیل تجارت عمومی)، سطح نرخ (بسیار پایین و دستوری در برابر میانی و مدیریتشده)، سازوکار تخصیص (تخصیص دولتی در برابر نیمهبازاری تنظیمشده)، کاربران هدف (واردکنندگان خاص کالای اساسی در برابر طیف وسیعتری از تجار و صادرکنندگان) و وضعیت فعلی (نرخ ترجیحی فعال اما محدود، نرخ نیما جایگزین شده با بازار تجاری به عنوان کانال اصلی رسمی برای تجارت غیر اساسی) تفاوتهای بنیادین دارند.
ب. ملاحظات پایانی: مدیریت ارز خارجی در ایران همچنان یک چالش بزرگ باقی مانده است. نظام چند نرخی، واکنشی پیچیده به فشارهای داخلی و خارجی قابل توجه است، اما هزینههای اقتصادی قابل ملاحظه و تناقضات ذاتی را به همراه دارد. تکامل مداوم این سیستم، مانند جایگزینی نیما، نشاندهنده تلاشهای مستمر سیاستگذاران برای تطبیق چارچوب موجود است. با این حال، تا زمانی که تفاوتهای قابل توجه نرخها و کنترلهای اداری گسترده پابرجا باشند، چالشهای اساسی مرتبط با این نظام، از جمله رانتجویی، اخلال در بازار و عدم اطمینان، احتمالاً ادامه خواهند یافت.
کارشناسان شرکت همیار ترخیص ساعی همراه دو دهه سابقه حرفه ای در زمینه ترخیص کار کالا، انجام امور گمرکی این شرکت را در سال ۱۳۹۴ تاسیس نمودند تا بتوان با تغییر رویه های گمرکی و تجارت فرامرزی در زمینه های ترخیص کالا،صادرات و واردات با استفاده از تجارب یکایک آنها در کنار تجار و وادکنندگان کشور در پیشبرد تجارت خارجی نقش به سزایی ایفا نمایند